استراتژی های تحلیل تکنیکی فارکس | IFCM ایران
IFC Markets کارگزار CFD آنلاین

استراتژی های تحلیل تکنیکی فارکس

استراتژی تحلیل تکنیکی

تحلیل تکنیکی مفیدترین ابزار برای یک معامله گر است که می تواند به آن تکیه کند. تحلیل تکنیکی با استفاده از سنجش داده های تاریخی به پیش بینی حرکات قیمت کمک می کند. به عبارت دیگر کمک می کند که بتوان بر اساس اطلاعات موجود در گذشته حدس زد که چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد. اگرچه اکثر معامله گران برای اتخاذ تصمیم نهایی از ترکیب تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می کنند.

قبل از پرداختن به استراتژی های تحلیل تکنیکی یک چیز بیشتر وجود دارد که معامله گران معمولاً آن را انجام می دهند و آن این است که معمولاً دو روش برای انجام تحلیل تکنیکی وجود دارند: روش اوج به کف و روش کف به اوج. روش اوج به کف اساساً در ابتدا یک تحلیل اقتصاد کلان است که سپس بر سهام انفرادی تمرکز دارد. روش کف به اوج بجای توجه به یک چشم انداز اقتصاد کلان، بر سهام انفرادی تمرکز می کند.

استراتژی های تحلیل تکنیکی فارکس

اولین استراتژی مهمی که در هنگام انتخاب یک استراتژی تحلیل تکنیکی فارکس باید به آن توجه کرد عبارت است از اینکه پیروی از یک سیستم واحد همیشه برای انجام یک معاملۀ موفق کافی نیست.

  • استراتژی معاملۀ روند فارکس - مانند سایر حیطه ها، روند عبارت است از جهتی که بازار در آن حرکت می کند. بازار مبادلات ارزهای خارجی (فارکس) در یک خط مستقیم حرکت نمیکند بلکه از امواجی تشکیل شده است که اوج ها و فرودها یا قعر ها و قله هایی دارند.
  • استراتژی معاملۀ حرکت افقی فارکس - معمولاً مربوط به زمانی می شود که هیچ جهتی در بازار وجود ندارد و نمی توان روندی در بازار مشاهده کرد. از این استراتژی در هر زمانی می توان استفاده کرد اما مؤثرترین زمان برای استفاده از آن زمانی است که بازار هیچ روندی (صعودی یا نزولی) ندارد. ضمن اینکه چندین نوع روند افقی وجود دارند که ممکن است این استراتژی را شکل دهند. آنها عبارتند از:
    • روند افقی مستطیل شکل - قیمت یک سهام درون یک روند بسته معامله می شود که سطوح مقاومت و حمایت در آن موازی یکدیگر هستند و شکلی مانند یک مستطیل ایجاد شده است. این مدل مزیت ها و معایبی دارد:

      مزیت ها - روندهای افقی مستطیل شکل دوره ای از تثبت قیمت ها را نشان می دهند که چهارچوب زمانی کوتاه تری در مقایسه با سایر انواع روندهای افقی دارند و فرصت های معاملاتی سریع تری را در اختیار قرار می دهند.

      معایب - این نوع روند معامله گرانی که به دنبال الگوهای بلندمدت ایجاد کنندۀ شکل مستطیل نیستند را گیج می کند.
    • روند افقی مورب - قیمت درون یک کانال روند شیب دار، ریزش و رشد دارد. این نوع کانال می تواند مستطیل شکل یا وسیع یا باریک باشد. این مدل نیز دارای مزیت ها و معایبی است:

      مزیت ها - گریز قیمت در روندهای مورب در جهت مخالف حرکت روند رخ می دهد که به معامله گران قدرت پیش بینی گریزها و کسب سود از آنها را می دهد.

      معایب - اگرچه در روندهای افقی مورب، گریزهای قیمت نسبتاً سریع رخ می دهند اما گاهی اوقات ماه ها یا سال ها طول می کشد که رخ دهند که کار را برای معامله گران دربارۀ پیش بینی زمان دقیق وقوع گریز قیمت دشوار می کند.

    • یک الگوی گرافیکی است که درون یک روند ایجاد می شود. مزیت ها - روندهای ممتد در میانۀ روندهای جاری رخ می دهند و اغلب منجر به گریز قیمت سریع می شوند که سودآور است. معایب - از آنجائیکه الگوهای ممتد درون سایر روندها شکل می گیرند، پیچیدگی برای ارزیابی آنها دوچندان است. به این ترتیب روندهای ممتد برای معامله گران مبتدی می تواند گمراه کننده باشند.
    • روندهای افقی بی قاعده - تعیین محوطه های حمایت و مقاومت در یک روند افقی بی قاعده دشوار است هرچند امکان پذیر است. مزیت ها: روندهای افقی بی قاعده فرصت خیلی خوبی برای تعیین خطوط مقاومتی که این روندها را ایجاد کرده اند در اختیار معامله گران قرار می دهد. معایب: پیچیدگی روندهای افقی بی قاعده معمولاً معامله گران را وادار می کند تا از ابزارهای تکنیکی بیشتری برای تشخیص این روندها و گریزهای قیمت بالقوه استفاده کنند.
  • راهنمای استراتژی معاملۀ مقاومت و حمایت - حمایت و مقاومت به نقاطی از قیمت اشاره دارند که سهام در آنها متوقف می شوند و نمی توانند از آنها عبور کنند. از این سطوح معمولاً برای تعیین جهت معامله و قیمتی استفاده می شود که معامله گران می توانند از آن قیمت برای ورود به بازار یا خروج از بازار استفاده کنند. معامله گران برای درک استراتژی معاملۀ حمایت و مقاومت باید با مفهوم یک سطح افقی آشنا باشند.

    • سطوح حمایت - پایین ترین قیمتی را نشان می دهد که سهام تمایل دارد در آن معامله شود.
    • سطوح مقاومت - بالاترین قیمتی را نشان می دهد که سهام تمایل دارد در آن معامله شود.

    از این اصلاحات برای سطوحی از قیمت در نمودار استفاده می شود که مانع حرکت بازار می شوند و اجازه نمی دهند که قیمت در یک جهت از قبل مشخص شده ادامه دهد. خط حمایت تعیین کنندۀ کف های عرضه و تقاضا است. هرگاه قیمت سهام افت کند تقاضا افزایش پیدا می کند و به این ترتیب خط حمایت ایجاد می شود. هنگامی که قیمت سهام رشد کند عرضه افزایش پیدا می کند و به این ترتیب خط مقاومت شکل می گیرد.

    به محض تعیین محوطه های حمایت و مقاومت، در واقع سطوحی از قیمت مشخص می شوند که می توانند تعیین کنندۀ زمان ورود به بازار و خروج از بازار باشند. هرگاه قیمت به یک حمایت یا به یک مقاومت برسد دو اتفاق ممکن است دهد. اول اینکه پس از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، برگردد. دوم اینکه از آنها عبور کند و جهت حرکتش را ادامه دهد تا اینکه به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.

  • استراتژی های معاملۀ نمودارهای فارکس - در تحلیل الگوهای نمودار توسعه پیدا می کنند. تحلیل نمودار فرصت نگاه به داده های تاریخی و روندهای کلی قیمت و تعیین الگوهای مشابه و غیره را به معامله گر می دهد. معامله گر بسته به اطلاعاتی که به آن توجه می کند و اطلاعاتی که در اختیار دارد می تواند راحت ترین نمودار برای تحلیل را انتخاب کند.

    چندین نوع مشخص از نمودار وجود دارند که عبارتند از نمودار میله ای، نمودار خطی و نمودار شمعی و نمودار نقطه و شکل. معامله گر با استفاده از الگوهای نمودار تکنیکی می تواند تصمیم های معاملاتی دقیق تری بگیرد:

    الگوهای ممتد - الگوی قیمتی است که توقف موقت روند موجود را نشان می دهد.

    • پرچم های سه گوش - مشخصۀ اصلی پرچم های سه گوش این است که خطوط روند در دو جهت حرکت می کنند — یکی یک خط روند نزولی خواهد بود و دیگری یک خط روند صعودی خواهد بود. این دو خط روند سرانجام به یکدیگر خواهند رسید و یک سیگنال برای معامله ایجاد می کنند.
    • پرچم ها - از دو خط روند موازی تشکیل می شوند که یا افقی هستند یا صعودی هستند یا نزولی هستند. یک پرچم می تواند یک شیب صعودی باشد که یک روند نزولی را متوقف کرده است. یک پرچم می تواند یک شیب نزولی باشد که توقفی را در یک روند صعودی نشان می دهد.
    • گُوِه ها - از دو خط روند همگرا استفاده می کنند. یک گُوِه از دو خط روند که جهت یکسانی (یا صعودی هستند یا نزولی) دارند تشکیل می شود.

      یک گُوِه که دارای زاویۀ نزولی است نشان دهدۀ توقف روند صعودی است و یک گُوِه که دارای زاویۀ صعودی است نشان دهندۀ توقف روند نزولی است. معمولاً در هنگام شکل گیری این الگو، حجم معامله کاهش پیدا می کند که منجر به افزایش شتاب قیمت در بالا یا پایین الگوی گُوِه خواهد شد.

    • مثلث ها - متداول ترین الگوهای نمودار در میان سایر الگوها در تحلیل تکنیکی هستند زیرا اغلب در ترکیب با سایر الگوها ایجاد می شوند.

      سه نوع مثلث وجود دارند: مثلث های متقارن (که زمانی رخ می دهند که دو خط روند به سمت یکدیگر همگرا باشند. این مثلث ها جهت روند را نشان نمی دهند بلکه فقط وقوع گریز قیمت را علامت می دهند)، مثلث های صعودی (که از خط روند فوقانی صاف و خط روند نزولی در حال رشد تشکیل شده اند و احتمال یک گریز قیمت صعودی را نشان می دهند) و مثلث های نزولی (که دارای یک خط روند نزولی صاف و خط روند فوقانی نزولی هستند که احتمال وقوع یک گریز قیمت را نشان می دهند). این الگوهای روند از چند هفته تا چند ماه دوام دارند.

    • فنجان و دسته - یک الگوی ادامۀ صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است اما در صورت کامل شدن الگو، حرکت صعودی ادامه خواهد داشت. در ابتدا به شکل V است که اوج های برابر در هر دو سمت فنجان دارد، سپس "دسته" روند غالب را تعیین می کند که شامل الگوی محدود و مسطح با افزایش آهسته تر است.
تئوری را به عمل تبدیل کنید
به محض افتتاح حساب مجازی، از مطالب آموزشی و پشتیبانی آنلاین بهره مند می شوید
حساب مجازی افتتاح کنید
  • الگوهای وارونه - الگوی قیمت که علامت دهندۀ یک تغییر در روند غالب است و به عنوان یک الگوی وارونه شناخته می شود.
    • سر و شانه - این الگو می تواند در اوج ها و کف های بازار به عنوان یک مجموعه متشکل از سه نقطه ایجاد شود. یک اوج اولیه به دنبال یک اوج دوم و بزرگ تر ایجاد می شود و سپس اوج سوم که از اولی تقلید می کند.
    • جفت قله - زمانی ایجاد می شود که بازار دو تلاش ناموفق برای عبور از یک سطح حمایت یا مقاومت داشته باشد. این الگو مانند الگوی جفت کف است و می تواند یک سیگنال معاملاتی قدرتمند برای وارونگی روند باشد. الگوها زمانی ایجاد می شوند که قیمت سه بار به یک سطح حمایت یا مقاومت برسد و نتواند از آن رد شود.
    • گپ ها - زمانی رخ می دهند که یک شکاف و فاصله بین دو دورۀ زمانی معامله رخ دهد و ناشی از یک افزایش شدید یا کاهش شدید در قیمت باشد.
  • استراتژی معاملۀ حجم فارکس - معاملۀ حجم عبارت است از عدد سهام که در یک زمان معین معامله می شوند. حجم بالاتر، درجۀ بالاتر فشار که به عدد تفاوت ها بستگی دارد، می تواند تعیین کنندۀ شروع یک روند باشد. تحلیل حجم می تواند به درک قدرت رشد و ریزش سهام و بطور کلی بازار کمک کند.

    معامله گران برای تعیین آن باید به میله های حجم معامله توجه کنند که در کف نمودار مشخص هستند. هر حرکت قیمت زمانی اهمیت دارد که همراه باشد با افزایش حجم مربوطه + یک حجم ضعیف. همۀ انواع حجم بر معامله تاثیر نمی گذارند، بلکه این حجم بالای پول است که در طی یک روز معامله می شود و بر بازار تاثیر شدید می گذارد.

    پس از تصمیم گرفتن برای معامله، چند گام معمولی وجود دارند که باید برداشته شوند.

    • تایید روند - معامله گران برای ادامۀ افزایش قیمت به ارقام رو به رشد و افزایش حرارت در بازار نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم می تواند نشان دهندۀ فقدان جذابیت در بازار باشد و هشداری است از یک وارونگی بالقوه. کاهش قیمت یا افزایش قیمت در حجم کم یک سیگنال قوی محسوب نمی شود. کاهش قیمت یا افزایش قیمت در حجم زیاد یک سیگنال قوی است که نشان می دهد چیزی بنیادی در سهام تغییر کرده است.
    • حجم و حرکات فرسوده -در یک بازار صعودی یا نزولی معمولاً شاهد فرسوده شدن حرکت هستیم. حرکات قیمت سریع به همراه افزایش سریع حجم علامتی است از پایان بالقوۀ یک روند.
    • علائم صعودی - از حجم می توان برای تعیین علائم صعودی استفاده کرد. به عنوان مثال، زمانیکه قیمت کاهش پیدا می کند حجم افزایش پیدا می کند و سپس قیمت رشد خواهد داشت و سپس ریزش خواهد داشت. اگر قیمت در هنگام برگشتش پایین کف قبلی ریزش نداشته باشد و حجم در خلال ریزش دوم کاهش پیدا کند در آن صورت یک سیگنال صعودی ایجاد می شود.
    • وارونگی های قیمت و حجم - اگر پس از یک ریزش یا رشد طولانی قیمت، قیمت حرکت کمی داشته باشد و حجم بالا باشد، این می تواند نشان دهندۀ یک وارونگی باشد و جهت قیمت تغییر خواهد کرد.
    • حجم و گریزها در برابر گریزهای جعلی - در هنگام گریز قیمت از یک روند یا از یک الگوی نمودار دیگر، حجم افزایش پیدا می کند که نشان دهندۀ قدرت حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در یک گریز قیمت نشان دهندۀ فقدان جذابیت است که احتمال یک گریز جعلی را افزایش می دهد.
    • تاریخچۀ حجم - حجم را می توان در ارتباط با تاریخچۀ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروز با 50 سال قبل می تواند اطلاعات بی ربط ارائه دهد. هرچه اطلاعات مربوط به گذشتۀ نزدیک باشند نتایجی که حاصل می شوند نیز مرتبط تر خواهند بود.
    • تاریخچۀ حجم - حجم را می توان در ارتباط با تاریخچۀ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروز با 50 سال قبل می تواند اطلاعات بی ربط ارائه دهد. هرچه اطلاعات مربوط به گذشتۀ نزدیک باشند نتایجی که حاصل می شوند نیز مرتبط تر خواهند بود.
  • استراتژی تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه - عبارت است از تحلیل قیمت سهام در چهارچوب های زمانی متفاوت و تشخیص "چرخه های معامله"، به عبارت دیگر کشف الگوهای تکراری و بهره برداری از آن. این کار را می توان از مقیاس های زمانی کوچک تر یا بزرگ تر انجام داد. این فرآیند از تشخیص دقیق جهت بازار در چهارچوب های زمانی بزرگ تر شروع می شود و سپس به چهارچوب های زمانی کوچکتر تا نمودار 5 دقیقه ای می رسد.
  • اندیکاتورهای تکنیکی در استراتژی های معاملۀ فارکس - مبتنی هستند بر علائم الگوهایی که توسط قیمت، حجم و جذابیت سهام ایجاد شده اند. تحلیل تکنیکی به ارزیابی سرمایه گذاری کمک می کند و با تحلیل روندهای آماری گردآوری شده از فعالیت معاملاتی، امکان تشخیص فرصت های معاملاتی را فراهم می کند. دو نوع پایه از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکی وجود دارند.
    • پوشش ها (روی قیمت در نمودار سهام بکار گرفته می شوند)
      • میانگین متحرک - دلیل محاسبۀ میانگین متحرک یک سهام این است که با ایجاد قیمت میانگین، داده های قیمت را هموارتر می کند. نوسانات اتفاقی و کوتاه مدت در قیمت یک سهام در طی چهارچوب زمانی تعیین شده، ملایم تر می شوند.
      • خطوط بولینگر - ابزاری است که از مجموعه ای از خطوط روند تشکیل شده است و دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) دارد که از یک میانگین متحرک ساده (SMA) در قیمت سهام فاصله دارند. این ابزار به سرمایه گذاران امکان بیشتری برای تعیین کف فروش و سقف خرید می دهد.
        نوسانگرها (در بالا یا پایین نمودار قیمت بکار گرفته می شوند)
      • نوسانگر Stochastic - یک اندیکاتور شتاب است که قیمت بسته شدن سهام را با مجموعه ای از قیمت ها در یک زمان معین مقایسه می کند. از Stochastic Oscillator برای ایجاد سیگنال های معاملات کف فروش و سقف خرید استفاده می شود و دارای مقادیر نوسان 0 تا 100 است. ایدۀ کلی این است که هرگاه قیمت بازار رشد کند، قیمت ها به اوج نزدیک می شوند و هرگاه بازار ریزش داشته باشد قیمت ها به کف نزدیک می شوند.
      • واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) - این یک اندیکاتور شتاب دنباله روی روند است که ارتباط بین دو میانگین متحرک در قیمت یک سهام را نشان می دهد. اندیکاتور MACD زمانی سیگنال می دهد که به بالای (برای خرید) یا به پایین (برای فروش) خط سیگنالش برسد. این اندیکاتور به سرمایه گذاران کمک می کند که ضعف و قدرت حرکت صعودی و نزولی را متوجه شوند.
      • شاخص قدرت نسبی (RSI) - یک اندیکاتور شتاب است که در تحلیل تکنیکی برای سنجش قدرت تغییر قیمت اخیر به منظور تعیین کف فروش یا سقف خرید قیمت سهام استفاده می شود. اندیکاتور RSI به عنوان یک نوسانگر نمایش داده می شود، یک نمودار خطی که بین سطح 0 تا 100 نوسان دارد.

استراتژی های معاملۀ تکنیکی

ایدۀ اصلی استراتژی های معاملۀ تکنیکی عبارت است از پیدا کردن یک روند قوی به دنبال برگشت قیمت. برگشت باید در یک دورۀ زمانی کوتاه مدت رخ دهد، به محض آنکه اصلاح قیمت متوقف شود، روند از سر گرفته خواهد شد و حرکت در جهت روند غالب ادامه خواهد یافت.

معاملۀ تحلیل تکنیکی برای همۀ انواع بازارها از سهام گرفته تا فارکس و حتی رمزارزها مناسب است. به عنوان مثال یک معامله گر می تواند از تحلیل تکنیکی در معاملۀ سهام (S-GOOG) Alphabet Inc استفاده کند و دربارۀ خریدن یا نخریدن در سال 2021 تصمیم بگیرد. نمودار می تواند قیمت سهام Alphabet و حجم معامله را نشان دهد.

استراتژی معاملۀ روند فارکس

یک روند چیزی نیست جز یک تمایل و یک جهت برای حرکت بازار که یکی از اصلی ترین مؤلفه های تحلیل تکنیکی به شمار می رود. همۀ ابزارهای تحلیل تکنیکی که یک تحلیلگر از آنها استفاده می کند یک هدف واحد دارند که عبارت است از کمک به تشخیص روند بازار. معنای روند فارکس تفاوت زیادی با معنای عمومی اش ندارد و هیچ چیزی بیشتر از جهتی که بازار در آن حرکت می کند نیست. اما در تعریف دقیق تر می توان گفت که بازار مبادلات ارزهای خارجی در یک خط مستقیم حرکت نمی کند و حرکاتش شامل مجموعه ای از زیگزاگ ها است که از موج های متوالی دارای قله ها و قعرها یا اوج ها و کف ها تشکیل می شود.

استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت - خط حمایت و مقاومت

سطوح حمایت و مقاومت در میان ابزارهای تحلیل تکنیکی پرکاربرد و تحلیل بنیادی جایگاه ویژه ای دارند. ضمن اینکه استراتژی های مبتنی بر آنها نه تنها توسط مبتدی ها بلکه توسط معامله گران کاملاً با تجربه که ابزارهای زیاد دیگری نیز در اختیار دارند و از تجربۀ معاملاتی بسیار زیادی برخوردارند نیز مورد استفاده قرار می گیرد. اما چرا این خطوط ساده تا این حد مورد استفادۀ سرمایه گذاران قرار می گیرند؟ بیایید در این باره باهم فکر کنیم.

استراتژی معاملاتی محدوده

معامله گرها معمولاً به دنبال بهترین استراتژی معامله هستند که به آنها سود بیشتری بدهد. معامله گران قبل از استفاده از معاملۀ محدوده باید به خوبی با ریسک ها و محدودیت هایش آشنا باشند. استراتژی معاملاتی محدوده اخیراً بسیار محبوب شده است.

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکی در استراتژی های معاملاتی فارکس

استراتژی های معاملاتی اغلب از اندیکاتورهای تکنیکی برای تعیین نقاط ورود به بازار و خروج از بازار یا قواعد مدیریت در معامله استفاده می کنند. برخی اوقات نیز استراتژی ها از بیش از یک اندیکاتور برای تشخیص لحظۀ ورود به بازار استفاده می کنند.

استراتژی های معاملاتی نمودارهای فارکس

معامله گران اغلب از الگوهای نمودار به عنوان یک استراتژی استفاده می کنند.

استراتژی معاملۀ حجم فارکس

حجم عبارت است از تعداد سهامی که در یک زمان مشخص معامله می شوند. هرچه حجم بالاتر باشد، درجۀ فشار بالاتر می رود که به تعداد تفاوت ها بستگی دارد و می تواند شروع یک روند را نشان دهد. تحلیل حجم می تواند به درک قدرت رشد یا ریزش یک سهام و بطور کلی بازارها کمک کند.

استراتژی معاملۀ چند دوره زمانی

معامله گران اغلب از الگوهای نمودار به عنوان استراتژی فارکس استفاده می کنند.

جزئیات
مؤلف
گَری بِرگ
تاریخ انتشار
13/12/23
معاملۀ مجازی رایگان
مشتریان حقوقیاینجاکلیک کنید
شخصی
فقط حروف لاتین
Close support
Call to instagram Call to Telegram Call to WhatsApp Call Back